تذکر رهبرفرزانه انقلاب به وبلاگ نویسان
تذکر اول رهبر عزیز انقلاب :
«واقعاً يكى از چيزهايى كه ما همهمان [باید توجه كنیم]، به مردم هم بايد بگوييم، ياد بدهيم كه توجه بكنند اين است كه: به صرف توهم اين كه حالا اين كار مصلحت دارد، دستشان را، يا قلمشان را، ياوبلاگشان را آزاد نكنند كه هر چه به دهنشان آمد، آن را بگويند؛ اينجور نيست، چون وسايل مدرن امروز همه مشمول همين حكم است. يعنى خواندن وبلاگ هم مثل خواندن كاغذ است، كتاب است، نامه است، مثل شنیدن حرف است. استماع غيبت شامل همهى اينها ميشود؛ يعنى ملاك استماع در اينها وجود دارد مسلماً.»
تذکر دوم رهبر فرزانه انقلاب :
«فضاى اهانت و هتك حرمت در جامعه، يكى از آن چيزهايى است كه اسلام مانع از آن است؛ نبايد اين اتفاق بيفتد. فضاى هتك حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سياسى است. انتقاد، مخالفت، بيان عقايد با جرأت، هيچ اشكالى ندارد؛ اما دور از هتك حرمتها و اهانتها و فحاشى و دشنام و اين چيزها. همه هم در اين زمينه مسئولند. اين كار علاوه بر اينكه: فضا را آشفته ميكند، و اعصاب آرام جامعه را به هم ميريزد، كه امروز احتياج به اين آرامش هست “خداى متعال را هم از ما خشمگين ميكند.
ظاهربینی«مسخره کردن یک ساده دل»:
آيت الله شیخ مهدی امامی مازندرانی می فرمود:
عده ای از مازندرانی ها برای زیارت به عتبات عالیات وارد شدند. شخص ساده ای دربین آنها بود که اگر چراغ سبز بارگاه حضرت علی (عليه السلام) را می دید وبه او ومی گفتند آن نور علی (عليه السلام) است باورمی کرد .
بعداز زیارت و درحال برگشت ازحرم ، یکی از افرادکاروان از او پرسید آیا تو برات آزادی از جهنم را گرفتی؟
شخص ساده گفت نه ، مگر شما گرفتید؟
گفتند آری !آن شخص ساده به حرم برگشت که برات آزادی ازجهنم رابگیرد.
همراهان ودوستان هرچی به او گفتندکه ما شوخی کردیم ، او باور نکرد و با همان سادگی و صفای باطن به حرم حضرت امام علی (عليه السلام) رفت و کنارضریح نشست وگفت: اینهامن را ساده پنداشته اند! مگرشما هم من را ساده گرفته ای !؟ تا برات آزادی از آتش جهنم راندهید از اینجا نمی روم .
درهمین اثناء ، دستی مُنور به نورسبز از ضریح بیرون آمد و نوشته ای به دست آن مرد ساده داد که بر روی آن نوشته بود ، اَنتَ بَریءُ مِنَ النّار” تو ازآتش دور هستی.“
[ جرعه ای ازاقیانوس ، صفحه 291]
هرچه کنی به خودکنی:
نجار پیری بود که می خواست بازنشسته شود. او به کار فرمایش گفت که می خواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بی دغدغه در کنار همسر و خانواده اش لذت ببرد.
کار فرما از اینکه دید کارگر خوبش می خواهد کار را ترک کند، ناراحت شد. او از نجار پیرخواست که به عنوان آخرین کار، تنها یک خانه دیگر بسازد. نجار پیر قبول کرد، اما کاملا مشخص بود که دلش به این کار راضی نیست. او برای ساختن این خانه، از مصالح بسیار نا مرغوبی استفاده کرد و با بی حوصلگی، به ساختن خانه ادامه داد.
وقتی کار به پایان رسید، کارفرما برای وارسی خانه آمد. او کلید خانه را به نجار داد و گفت: این خانه متعلق به توست. این هدیه ای است از طرف من برای تو.
نجار یکه خورد. مایه تاسف بود! اگر می دانست که خانه ای برای خودش می سازد. حتما کارش را به گونه ای دیگر انجام می داد…..
آري ، حال ماست در اين روزها ؛
إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها
اگر نيكى كنيد، به خودتان نيكى مىكنيد و اگر بدى كنيد باز هم به خود مىكنيد [ اسراء آيه 7 ]
وبلاگ منبرک
دستورالعمل های عرفانی علماء / نماز شب
دردیداروتشرفی که آیت الله رعشی نجفی،به محضربقیة الله (ارواحنافداه)داشتند،آن حضرت ،خطاب به ایشان،درمورداهمیّت نمازشب فرمود:
نمازشب راترک نکن وبه آن بسیاراهمیِِّت بده؛حیف است اهل علم،آنهایی که خودراوابسته به مامی دانند،به خواندن نمازشب مداومت نداشته باشند.
منبع:امام زمان علیه السلام وسیّدبحرالعلوم،سیّدجعفر رفیعی،ص51.به نقل ازکتاب مذهب عشق مولف:فیروزه خلیلیان صص160-159.
عطر صلوات
مرحوم آخوند ملاعلی همدانی (ازعارفان بزرگ)فرمود:روزی پیرمردی جهت حساب خمس وزکات پیش من آمد.متوجّه شدم ازآن پیرمرد،بوی عطرعجیبی برمشام می رسدکه نظیرآنرا استشمام نکرده بودم.ازاوپرسیدم:شماچه عطری استفاده می کنی؟گفت :این بوی خوش،حکایتی دارد که تاکنون برای کسی تعریف نکرده ام،اماچون شما آقاماهستی،برایتان تعریف می کنم. شبی درعالم خواب پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم رازیارت نمودم،درحالی که ده،بیست نفر اطراف ایشان نشسته بودد.پیامبرفرمودند: کدامیک ازشمازیادبرمن می فرستید؟می خواستم بگویم من!اماساکت شدم،برای باردوم وسوم آن سوال راتکرارکردند،کسی جواب نداد. آنگاه ایشان بلندشدندوبه من فرمودند:شما برمن صلوات می فرستی.سپس لبهای مرابوسیدند.ازآن وقت،این بوی عطر ازمن استشمام می شودومردم خیال می کنند عطر می زنم. منبع:قسیم الجنه،شماره131 |